مریم باباخانی

آدرس ما
تهران، خیابان سهروردی شمالی
با ما در ارتباط باشید
contact@mbabakhani.ir
شماره تماس
(021) 88500457

مهارت های ارتباطی قسمت دوم

اشتباهات رایج در ارسال و دریافت پیام

افراد زمانی که می­خواهند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند خواسته یا ناخواسته دچار اشتباهاتی می­شوند که باعث می­شود ارتباط از حالت سالم آن خارج شود و افراد منظور یکدیگر را متوجه نشوند یا سوء تفاهمی برایشان پیش بیاید و ارتباط بین آنها مختل شود. مهمترین اشتباهات رایجی که افراد در هنگام فرستادن پیام دارند عبارتند از:

به تعویق انداختن: شما مدام انتقال پیام را به تعویق می­اندازید و با این کار طرف مقابل را عصبانی و خسته می­کنید.

خودداری از جواب دادن و سوال پرسیدن به جای جواب دادن: در این اشتباه وقتی طرف مقابل از شما سوالی می­پرسد شما بجای جواب دادن، بلافاصله از او همان سئوال را می­پرسید مانند:

طرف مقابل: کجا بودی؟

شما: تو کجا بودی؟

طرح سوالات نامناسب یا بیش از حد پرسیدن: در نظر داشته باشید که هیچ انسانی دوست ندارد که مدام از او سوال کنند یا احساس کند که تحت بازرسی و تحقیق قرار گرفته بنابراین از پرسیدن سوالات پشت سر هم و یا سوالات نامناسب و بسیار خصوصی از افراد خودداری کنید زیرا فرد احساس می­کند که با یک پلیس بازجو رو به رو است.

ناهماهنگی بین لحن و تن صدا و بدن: وقتی شما هنگام صحبت با دیگران لحن و تن صدایتان با حرکات و ژست بدنتان همخوانی و هماهنگی ندارد دچار این اشتباه می­شوید مثلا وقتی که شما هم با عصبانیت و با صدای بلند به طرف مقابل می­گویید بفرما بشین!!! با آنکه شما از کلمات محترمانه ­ای استفاده کرده­ اید اما زبان بدن شما و لحن صدای بلند شما نشان می­دهد که از طرف مقابل عصبانی هستید.

پیامهای ضد و نقیض: وقتی شما در پیام خود دو بخش تعریف و انتقاد را درباره یک موضوع همزمان ارایه می­دهید فرد دچار تناقض می­شود مانند: بعد از اینکه فرد از آرایشگاه آمد به او بگوییم: خوشگل شدی اما موهات رو خوب نزده است.

در لفافه سخن گفتن: در این روش وقتی ما مستقیم به اصل مطلب اشاره نکنیم و بیش از حد به موضوع شاخ و برگ بدهیم مخاطب ما ممکن است به جای اینکه حرف­های ما را بفهمد حدس بزند و تصوراتش غلط از آب دربیاید.

طعنه زدن: وقتی شما در پیام خود برای ایجاد فضایی لذت­بخش و شاد بجای استفاده از شوخی و طنز از طعنه زدن، نیش زدن، زخم زبان، گوشه و کنایه زدن، مسخره کردن و تیکه انداختن استفاده می­کنید باعث رنجش و ناراحتی طرف مقابل می­شوید. مانند وقتی که شما با دوستتان درباره قراری با هم صحبت می­کنید شما به دلیل تاخیر او در قرار قبلی می­گویید "مثل دفعه قبل یک ساعت زودتر نیایی سر قرارها"

از موضوعی به موضوع دیگر پریدن: زمانی که شما در حین صحبت قبل از اینکه موضوعی را به طور کامل و روشن تمام کنید آن را نیمه­ کاره رها کرده و موضوع جدید را شروع می­کنید. مثلا زمانی که شما دارید درباره رفتن سرکار صحبت می­کنید اما ناگهان شروع به صحبت کردن درباره بدهی و اقساط خود می­کنید.

بازگشت به گذشته: وقتی شما در حین صحبت با دیگران مدام گذشته را به میان می­کشید باعث مختل شدن ارتباط خود با طرف مقابل می­شوید زیرا هیچ­کس دوست ندارد مرتب اشتباهات گذشته­اش برایش تکرار شود. مانند یادته دفعه قبل چه اشتباهی کردی و چقدر من رو به خاطرش به زحمت انداختی !!!

 متهم کردن: وقتی که شما در ابتدای جملاتی که به کار می­برید از فاعل تو استفاده کنید طرف مقابل احساس می­کند که شما می­خواهید او را متهم کنید مانند: تو همیشه بی­ مسئولیتی

انتظار ذهن خوانی از دیگران: شما انتظار دارید که طرف مقابل بداند که شما چه چیزی می­خواهید به او بگویید و به اصطلاح می­خواهید که او ذهن شما را بخواند.

ارزیابی و قضاوت کردن: فرد خود را در مقامی قرار می­دهد که انگار عاقل­ تر از بقیه است و به صحبت­های طرف مقابل گوش نمی­دهد یا اگر هم گوش بدهد دنبال این است که درباره او قضاوت منفی بکند و به او برچسبی منفی بچسباند.

 تهدید کردن: وقتی که در حین صحبت کردن با طرف مقابل او را تهدید می­کنید دچار این اشتباه می­شوید مانند "اگر این کار را نکنی من دیگه با شما کاری ندارم!" و" دفعه آخرت باشه که اشتباه می­کنی!"

پرخاشگری: اگر زمانی که با طرف مقابل صحبت می­کنید از کلمات بی ­ادبانه و لحن زشت استفاده کنید و صدایتان را بالا ببرید یا با حرکات بدنتان او را تهدید کنید یا با او درگیر شوید ارتباط­تان دچار اختلال خواهد شد.

توجه به جواب دادن: فرد بدون توجه به حرف­های گوینده فقط می­خواهد جواب او را بدهد و در ذهن خود  می­گویید که اگر فلان چیز را گفت جوابش را چی بدهم.

 فرو رفتن در خیال : وقتی که با کسی که سال­ها ارتباط دارید ممکن است در حین گوش ­دادن غرق در خاطرات و خیالات خود شوید.

نصیحت کردن: وقتی که طرف مقابل جمله­ اش را هنوز تمام نکرده شما وسط حرف او می­پرید و برای راهنمایی و حل مشکل، او را نصیحت می­کنید و به او راهکاری ارائه  می­دهید. این روش مانند این است که بخواهیم به دیگران درس اخلاق بدهیم یا سخنرانی کنیم.

مبارزه طلبی و لجبازی: این حالت زمانی است که شما فقط برای مخالفت کردن و بحث و جدل کردن گوش می­کنید و بدون توجه به صحبت­های طرف مقابل حرف خودتان را تکرار می­کنید و روی آن پافشاری می­کنید.

حق به جانب بودن: وقتی که شما می­خواهید با دروغ­گویی، فریاد، توجیه، بهانه­ گیری، متهم­ کردن دیگران خود را حق به جانب نشان دهید تا به نوعی از انتقاد دیگران نسبت به خود رها شوید.

فرمان دادن: شما به این وسیله به صورت تحکم­ آمیز و امری نظرات خود را بر دیگران تحمیل می­کنید و فرصتی برای پرسش و ابراز نظر موافق یا مخالف به آنها نمی­دهید.

تغییر دادن موضوع: شما با شوخی کردن و لطیفه گفتن از جواب دادن به موضوعی که شما را ناراحت می­کند فرار می­کنید.

دلخوشی دادن: وقتی که با بیان جملاتی تو خالی، دلخوش­ کننده و کلیشه­ ای مثل "نگران نباش، حل می­شه؛ حالت فردا کاملا خوب می­شه". دیگران را عصبانی می­کنید زیرا فکر می­کنید که از فردای طرف مقابل آگاهی دارید.

سطح ادراک افراد: یکی از مهمترین موانع ارتباطی، در نظر نگرفتن سطح ادراک در افراد مختلف است. زیرا همه ما انسان­ها از سطح درک یکسانی برخوردار نیستیم و علت این تفاوت­ها به تجربه ­ها و آموزش متفاوت و بخشی دیگر به تفاوت در توانایی شناختی مغز ما باز می­گردد. این تفاوت­ها گاهی می­تواند باعث ایجاد سوء تفاهم و مسموم شدن رابطه گردد.

نیاز به تایید دیگران: که به این حالت تایید طلبی (مهرطلبی) می­گویند و فرد برای اینکه دیگران از او ناراحت نشوند و تاییدش کنند، حرف­های آنها را بلافاصله تایید   می­کند و هرکاری برای بدست آوردن رضایت آنها انجام می­دهد.

انتظار بیش ازحد از خود داشتن: این افراد اعتماد به­ نفس­ شان(احساس خودباوری، ارزشمندی و مفید بودنشان) تنها وابسته به بهترین و کامل بودن در انجام فعالیت­ها و رسیدن به اهداف و اشتباه نکردن در زندگی است بنابراین با داشتن خواسته­ های بیش از حد و غیرمنطقی از خود، خانواده­ شان، دوستانشان، و همکارانشان و...   نمی­توانند رابطه سالمی با دیگران داشته باشند.

مطابق میل بودن همه چیز در زندگی: این افراد باور دارند که باید همه­ چیز در زندگی بر طبق میلشان باشد وگرنه زندگی غیرقابل تحمل و وحشتناک­ شده و احساس ناامیدی و ناتوانی می­کنند مانند: (فرد رد شدن درخواست ازدواج یا دریافت وام یا استخدام نشدن، داشتن مشکلات مالی و ورشکستگی، قبول نشدن در امتحان و کنکور، بیمارشدن و مرگ عزیزانش و... را غیر قابل تحمل می­داند و دچار اضطراب   می­شود و پرخاشگری می­کند.

نگرانی بیش از حد: این افراد معتقدند که باید به همه خطرات و تهدید­ها در زندگی فکرکرد و نگران آنها بود زیرا اگر نگران وقایع خطرناک و ناخوشایند نباشند ممکن است آنها اتفاق بیفتند و دست­پاچه شوند و نتوانند خود را جمع و جورکنند. بنابراین فرد همیشه نگران آمدن وقایع ناگوار مانند سیل، زلزله، آتش­ سوزی، بیمار­شدن، تصادف­ کردن، آسیب­ دیدن خود و خانواده ­شان، جدایی، خیانت و ورشکست­ شدن و... می­باشند. در نتیجه دچار نگرانی­های بلند مدت شده که باعث کاهش اعتماد به نفس در آنها می­گردد و نمی­توانند از لحظات زندگیشان لذت ببرند و اطرافیانشان را نیز اذیت می­کنند.

انسانها و اشیاء باید بهتر از آنچه هستند، باشند: وقتی افراد نمی­توانند راه­ حل منطقی و سازنده­ای را در گرفتاری­ها و مشکلات زندگی پیدا کنند، زندگی را وحشت ­آور و غیرقابل تحمل می­بینند و غر می­زنند که چرا انسان­ها و وضعیت جامعه و... اینگونه است و فکر می­کنند افراد و دنیا باید بدون نقص باشد و به تدریج اعتماد به­ نفس در برخورد با مشکلات را از دست می­دهند و به همین دلیل باعث می­شوند که دیگران از ارتباط با آنها اجتناب کنند چون آنها مدام در حال غر زدن هستند و به دیگران انرژی منفی می­دهند مانند چرا خانواده من روشن فکر و تحصیل کرده نیستند و یا چرا وضع اقتصادی کشورم اینطوری است یا چرا نمای این ساختمان زیبا نیست؟ چرا خانه ما در بالای شهر نیست؟

ناتوانی عاطفی: فرد باور دارد که علت بوجود آمدن مشکل و ناراحتی در روابطش با دیگران به او ربطی ندارد و مشکل از آنها است و برای برطرف­ کردن آنها کاری از دستش برنمی­آید تا زمانی که آنها رفتار و گفتارشان را اصلاح نکنند او همینطور خواهد ماند. مانند "مشکل از اوست و تا زمانی که رفتار و گفتارش را درست نکند من همینطور خواهم ماند"

اجتناب از مشکلات: فرد باور دارد که اجتناب از افرادی که در ارتباط با آنها دچار مشکل شده است آسان تر است تا اینکه بخواهید با آنها رو برو شود و نتواند آنها را حل کند چون ممکن است در طول زمان مشکلات خود به خود حل شوند مانند اگر از افرادی که مرا ناراحت کنند دوری کنم زندگی شادتر و راحت­تری خواهم داشت.

درماندگی: فرد تأثیر ارتباطات اشتباه گذشته­ اش را باعث اعتماد بنفس پایین خود می­داند و فکر می­کند اثر آنها همیشه باقی خواهد ماند (مانند: ارتباطات اشتباه گذشته­ ام ریشه مشکلاتم هستند و همچنان بر احساس و رفتارم تأثیر می­گذارند).

اعتقاد به بخت واقبال: فرد باور دارد که برای داشتن ارتباط سالم با دیگران و خوشبختی فقط باید شانس داشت و برای آن نباید تلاش کرد و مهارت آموخت. (اگر شانس داشتم الان چند دوست خوب داشتم و ارتباطم با خانواده­ ام بهتر بود و خوشبخت می­شدم.

 

منبع: کتاب نه پروباش نه کم­رو نوشته دکترمحمد قهرمانی خرم (دکترای روانشناسی) و خانم رویا شرافت (دکترای روانشناسی) از سری کتاب­های مجموعه خودیاری می­باشد که به شما کمک می­کند با راهکارهای ارزشمند بتوانید به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کنید.